نوشتن سخت نیست
نوشتن دوریت اما سخته
فراموشت نکردم
اما خودم رو فراموش کردم
امروز بعدددددد روزها دلتنگی وبی قراری دیدمت چقدرررر تغییر کردی عزیزم !
البته دوبار دیگه دیدمت از رو شپ شناختمت اما نور میخورد تو شیشه و نمیتونستم ببینمت وخداااا میدونه که چی کشیدم از دوریت...
عزیز من هربار ک میبینمت حسم به تو همونیست که بوده همیشه بوده
دوست داشتن بینهایت...
تو رفتی امشب و صبر نکردی خوووب ببینمت و من بدنبال بهانه دزدکی تو رو از دور نگاه میکردم .
قیافه ای که تغییر کرده ولی نگاهت ...
میمیرم برات برای بغل کردنت
تولدم مبارک و باز تونیستی که تبریک بگی.
هرلحظه که میگذره حق آب و گل عشقت بیشتر میشه
من عشق تو رو تا ابد تا ابد در دلم نگه میدارم عزیزترینم....
ببخش که وقتی به تو میرسم تمام حرفهامو دست و پاشکسته مینویسم
بس که میخواهمت...
ن س ح م م ن!
عزیز من !